درحال بارگذاری ....
به ♥آدم بـاطـxلهـ هـآ ♥ خوش آمدید.شما در این انجمن میتوانید پاسخ سوالات خود را بیابید وارد یا عضو شوید
پنل کاربری
نام کاربري :

پسورد :

عضويت | فراموشي رمز عبور

عکس نوشته  |  عکس پروفایل  | عکس اسم   |  لوگوی اسم  |  تولدم مبارک

ارسال پاسخ جدید
nazgol
آفلاین


ارسال‌ها :417
عضويت: 11 /10 /1393
تعداد اخطار :1
تشکرها :305
تشکر شده :429
♥آدم بـاطـxلهـ هـآ ♥

شب سردی است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

تیرگی هست و چراغی مرده

می كنم تنها از جاده عبور

دور ماندند ز من آدمها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غم ها

فكر تاریكی و این ویرانی

بی خبر آمد تا به دل من

قصه ها ساز كند پنهانی

نیست رنگی كه بگوید با من

اندكی صبر سحر نزدیك است

هر دم این بانگ برآرم از دل

وای این شب چه قدر تاریك است

خنده ای كو كه به دل انگیزم ؟

قطره ای كو كه به دریا ریزم ؟

صخره ای كو كه بدان آویزم ؟

مثل این است كه شب نمناك است

دیگران را هم غم هست به دل

غم من لیك غمی غمناك است

چهارشنبه 01 بهمن 1393 - 10:06

تشکر شده تشکر شده:
1 کاربر از nazgol به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: farzaneh -