تی تک| سایت تفریحی

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

با انگشت اشاره دست چپ تلنگر می زد به صفحه بزرگ ساعت بند چرمیش، در عین حال سعی می کرد همه حواسش رو معطوف کنه به حرفای اردلان:
- دو سه تا خونه دیگه هم پیدا شده ...
ضربه محکمی کوبید، بدون اینکه چشم از ساعتش برداره گفت:

ادامه مطلب

با ذره ذره و قطره قطره خونش ... می خواد ریسمانی باشه برای بالا کشیدن هر کسی که تو قعر چاه تنهایی و ضلالت فرو می ره ... حتی اگه باعث بشه خودش سقوط کنه ...

 

با صدای بی صدا
ادامه مطلب