تی تک| سایت تفریحی

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی
  • نویسنده :
  • بازدید : 3928 مشاهده
  • دسته بندی : داستان ,

هـــر روز با یــک نفر در حیاط دانشگاه بود.در کل دانشگاه بد نام بود و همه ازش بد می گفتند.نمی دونید وقتی در موردش حرف بدی می شنیدم چطور آتیش می گرفتم اما راستش حرف هایشان دروغ نبود.فقط خدا و دوستم مرتضی می دونستند من ازش خوشم میاد

سلام کاربر عزیرراوه:با عرض پوزش برای بهرمندی شما از سایر امکانات لازم است عضو شوید نگران نباشید فقط30ثانیه زمان می برد-مشکلات خود را در انجمن مطرح کنید
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !

مطالب مرتبط

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش