تی تک| سایت تفریحی

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

ظاهر شیطانی وجهنمی گیاهی عجیب

این گیاه عجیب شکلی ترسناک و عجیبی دارد تا حدی که به آن لقب گیاه جهنمی را داده اند.

 

به گزارش راوه Clathrus archeri نام نوعی قارچ بسیار عجیب است که ظاهری شیطانی دارد. این قارچ که با نام انگشتان شیطان هم شناخته میشود از خانواده Vesёlkovyh در میان قارچ هاست. این نوع از قارچ ها ابتدافقط در استرالیا و نیوزیلند یافت میشد ولی در حال حاظر میتوان آنها را در اروپا هم پیدا کرد.

 

گیاهی جهنمی و بسیار عجیب با ظاهری شیطانی (عکس)

گیاهی جهنمی و بسیار عجیب با ظاهری شیطانی (عکس)

 

گیاهی جهنمی و بسیار عجیب با ظاهری شیطانی (عکس)

گیاهی جهنمی و بسیار عجیب با ظاهری شیطانی (عکس)

 

گیاهی جهنمی و بسیار عجیب با ظاهری شیطانی (عکس)

گیاهی جهنمی و بسیار عجیب با ظاهری شیطانی (عکس)

 

گیاهی جهنمی و بسیار عجیب با ظاهری شیطانی (عکس)

گیاهی جهنمی و بسیار عجیب با ظاهری شیطانی (عکس)

از آنجا که معاد هر دو جنبه جسماني و روحاني را دارد، کيفرها و پاداش ها نيز شامل هر دو بعد وجودي انسان مي شود. اعمال و کنش هاي انسان در دنيا پس از محاسبه در محضر پروردگار، مشمول کيفر يا پاداشي مي گردند که متناسب با عمل آن هاست. گياهان هم از آنجايي که همواره با انسان و در کنار او هستند، در سرنوشت ابدي انسان نيز نقش دارند، چه در بهشت و بهره مندي انسان از مواهب آن و چه در دوزخ و هنگام عذاب.

منضود

يکي از مواردي که در قرآن به کاربرد گياهان در کيفر انسان اشاره شده در سوره مسد است:
وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ (مسد /5 ).
در گردنش ريسماني است تابيده از ليف [ خرما ]- يا زنجير آتشين دوزخ.
« مسد » پوست زبري است که تنه نخل را مي پوشاند و از آن طناب هاي زبري که با آن شترها و چهارپايان را به هم مي بندند ساخته مي شود، و در صنعت سبدسازي و انواع حصيرهاي زبرِ ساخته شده از ورقه هاي نخل هم کاربرد دارد. با اين وصف اين طناب به دور گردن آن زن ( همسر ابوالهب ) که دشمن خدا بود بسته مي شود و اين کيفر کسي است که مردم را بر ضد رسول خدا تحريک مي کرد. (1) گفته شده منظور آيه از آوردن اين مطلب، ذکر خواري و پستي ابوالهب و همسرش است که مانند هيزم کش ها پشته هاي خار را با آن طناب مي بست و حمل مي کرد و شبانه آن ها را سر راه پيامبر مي ريخت تا ايشان را اذيت کند. (2) برخي نيز اين آيه را بيان حال همسر ابولهب در جهنم دانسته اند که در آتش دوزخ در قيامت به همان هيئتي ظاهر مي گردد که در دنيا به آن حالت بود يعني در حالي که همواره طناب به گردن اوست و هيزم به پشت او بسته شده عذاب مي شود. (3) و هر کس به تناسب و از جنس جرمي که مرتکب شده عذاب خواهد شد. (4) بعضي گفته اند اين طناب از جنس آهن است، زيرا چه طور ممکن است از جنس ليف خرما باشد و براي هميشه در آتش باقي بماند؟ ولي اين مطلب صحيح نيست زيرا طنابي تابيده است و با آهن متفاوت است. پاسخ آن ها هم اين است که همان طور که گوش و پوست و استخوان در آتش باقي مي مانند، اين طناب هم مي ماند. (5)
خوراک ها و ميوه ها نيز از اموري هستند که مي توانند مايه لذت و يا عامل جذب جسم در جهان آخرت باشند. (6) در مقابل نعمت ها و ميوه هاي بهشتي که مؤمنين و پرهيزگاران از آن ها بهره مند مي گردند، در جهنم، ميوه ها و خوراک هاي ناگوار در انتظار گناهکاران است. خداوند براي تنبيه و توجه دادن انسان ها، به توصيف خوراک دوزخيان و مقايسه آن با نعمت هاي بهشتيان مي پردازد.

زقوم

زقوم يکي از ميوه ها و خوراک هاي جهنمي است که نام آن سه بار در قرآن کريم آمده است. (7)
لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ‌ فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ‌ ( واقعه /52- 53 ).
هر آينه از درخت زقوم مي خوريد و شکم ها را از آن پر مي کنيد.
إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ‌ طَعَامُ الْأَثِيمِ‌ ( دخان / 43- 44 ).
همانا درخت زقوم، خوردني بزه مند ( گناهکار ) است.
خوراک گناهکاران در دوزخ ميوه و برگ هاي درخت زقوم است(8)، و ميوه اين درخت که زقوم نام دارد، بسيار تلخ و بدمزه مي باشد. (9) درخت زقوم برگ هاي کوچک و بدبويي دارد و داراي شيره اي است که در اثر اصابت به پوست آن را متورم مي سازد. اين درخت در تهامه و سرزمين هايي که در مجاورت صحرا قرار دارند مي رويد. به همين خاطر خداوند ميوه جهنميان را به اين نام خوانده است. (10)
أَ ذلِکَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ‌ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ‌ إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ‌ طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ‌ (صافات/ 62- 65 ).
آيا اين براي پذيرايي بهتر است يا درخت زقوم؟ همانا ما آن ( درخت ) را براي ستمگران، عذاب قرار داده ايم. [ و ] آن درختي است که در اعماق جهنم مي رويد. ميوه اش گويي سرهاي ديوان است.
در توصيف اين درخت جهنمي گفته شده است که از قعر دوزخ مي رويد و برافراشته مي گردد. و معلوم است که ميوه و شکوفه درختي که در جهنم رشد کند و با آب و هواي آن پرورش يابد همان مي شود که خداوند آن را به « رئوس الشياطين » تشبيه نموده و خوراک ستمکاران خواهد شد. (11) در واقع خداوند اين درخت را براي عذاب و عقوبت ستمکاران آفريده است. (12)
اغلب درباره تشبيه شکوفه و ميوه هاي اين درخت به « رئوس الشيطان » سه قول را آورده اند. (13) اولين نظر اينکه خداوند براي بيان نهايت زشتي و کراهت شکوفه ها و ميوه هاي آن درخت، آن ها را به سر شيطان تشبيه نموده است زيرا هر چند انسان ها شياطين را نديده اند ولي با شنيدن نام آن ها، زشت ترين صورت ها را در ذهن تصور مي کنند، همان گونه که زيباترين صورت ها را به فرشتگان تشبيه مي کنند. (14) همچنين گفته شده در سرزمين يمن درختي به نام « استن » وجود دارد که به ميوه هاي آن به خاطر زشتي و کراهتشان، رئوس الشيطان مي گويند و خداوند هر زقوم را به آن تشبيه نموده است. قول سوم نيز اينکه منظور، تشبيه زقوم به سر مارهايي است که اعراب به خاطر اينکه زشت و هولناک بودند به آن ها " شياطين " مي گفتند.

ضريع

لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلاَّ مِنْ ضَرِيعٍ‌ ( غاشيه / 6 ).
آن ها را هيچ خوردني نيست مگر خار درشت تلخ- که هيچ چهارپايي نمي خورد.
ضريع « گياهي است سرخ رنگ و بدبو که از دريا بيرون مي افتد » (15) و نوعي گياه خاردار است که به گياه سبز آن « شبرق » و به خشک آن ضريع گفته شده و ناگوارترين و بدترين گياه است. (16) اين گياه برگ ندارد و برخي چهارپايان مانند شتر از تازه و سبز آن تغذيه مي کنند ولي هنگامي که خشک مي شود به سمي کشنده مبدل مي گردد، به طوري که هيچ جانوري به آن نزديک نمي گردد. (17) « شايد ضايع ناميده شدن آنچه از آتش مي رويد و خوراک جهنميان است، به دليل شباهت در شکل و ويژگي هاي اين ميوه باشد ». (18)
از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل شده که فرمودند:
الضريعَ شيءٌ يکُونُ في النار يُشبهُ الشوک أمرُّ من الصبر و أنتَنُ من الجيفةِ و أشدُّ حراً من النار سماءُ اللهُ الضريع.
ضريع چيزي است در آتش « دوزخ »، خار مانند که تلخ تر از صبر و بدبوتر از مردار و سوزان تر از آتش است.
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند:
وَ هُم فِي النّار لايُشغَلونَ عَن أکلِ الضَّريعِ وَ شُربِ الحَميم. (19)
آن ها در حالي که در آتش ( جهنم ) هستند دائماً ضريع خورده و حميم مي نوشند.
خداوند متعال بهشت و نعمت هاي بهشتي را به گونه اي قرار داده است که با خواسته هاي فطري انسان هم سو باشندتا انسان بيشترين حظ جسمي و روحي را از آن ها ببرد. از طرفي با نگاهي به اوصاف بهشت و پاداش هاي اخروي در آيات، مشاهده مي شود که اغلب اين اوصاف به گياهان و درختان بهشتي و طبيعت زيباي آن اشاره دارد. از اين رو پرداختن بيشتر انسان ها به طبيعت و به خصوص گياهان، به منظور حرکت در جهت فطرت و خواسته هاي فطري انسان که بهترين راه براي خودشناسي و به دنبال آن خداشناسي است، ضروري به نظر مي رسد.

پي‌نوشت‌ها:

1- عبدالستار المليجي، علم النبات في القرآن الکريم، ص 439.
2- فخر رازي، مفاتيح الغيب، ج32، ص 356.
3- محمود زمخشري، الکشاف عن حقايق غوامض التنزيل، ج4، ص 816؛ فخر رازي، مفاتيح الغيب، ج32، ص 356؛ فضل بن حسن طبرسي، جوامع الجامع، ج4، ص 559؛ رشيد الدين ميبدي، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج10، ص 658؛ اسماعيل حقي بروسوي، روح البيان، ج10، ص 535؛ محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج20، ص 385؛ محمد جواد نجفي خميني، تفسير آسان، ج18، ص 399؛ محمد حسين حسيني همداني، انوار درخشان، ج18، ص 339؛ عبدالحسين طيب، اطيب البيان في تفسير القرآن، ج14، ص 258؛ علي اکبر قرشي، احسن الحديث، ج12، ص 396.
4- احمد بن مصطفي مراغي، المراغي، ج30، ص 263.
5- فخر رازي، مفاتيح الغيب، ج32، ص 356.
6- ناصر مکارم شيرازي، پيام قرآن، ج6،ص 430.
7- برخي مفسرين گفته اند منظور از « شجره ملعونه » در آيه 60 سوره اسراء درخت زقوم است ولي چنان که در فصل « نقش گياهان در زندگي معنوي انسان » و در بخش تشبيهات آمده است چنين نظري صحيح به نظر نمي رسد.
ملافتح الله کاشاني، منهج الصادقين في الزام المخالفين، ج8، ص 286؛ حسين بن احمد حسيني شاه عبدالعظيمي، تفسير اثني عشري، ج12، ص 29؛ احمد بن مصطفي مراغي، المراغي، ج25، ص 135.
8- ابواسحاق احمد بن ابراهيم ثعلبي نيشابوري، الکشف و البيان عن تفسير القرآن، ج8، ص 145؛ فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج8، ص 696؛ حسين بن مسعود بغوي، معالم التنزيل في تفسير القرآن، ج4، ص 32؛ رشيد الدين ميبدي، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج8، ص 275.
9- محمود زمخشري، الکشاف عن حقايق غوامض التنزيل، ج4، ص 46؛ عبدالرحمان بن محمد ثعالبي، جواهر الحسان في تفسير القرآن، ج5، ص 32؛ ملامحسن فيض کاشاني، الصافي، ج4، ص 270؛ بانوي اصفهاني، مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج11، ص 92.
10- محمد جواد نجفي خميني، تفسير آسان، ج16، ص 346.
11- محمد حسين حسيني همداني، انوار درخشان، ج14، ص 33.
12- محمد بن حسن طوسي، التبيان في تفسير القرآن، ج8، ص 503؛ محمود زمخشري، الکشاف عن حقايق غوامض التنزيل، ج4، ص 47؛ فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج8، ص 697؛ رشيد الدين ميبدي، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج8، ص 276؛ ابوالفتوح رازي، روض الجنان و روح الجنان، ج16، ص 199؛ محمد بن احمد قرطبي، الجامع لا حکام القرآن، ج16، ص 87؛ عبدالرحمان بن محمد ثعالبي، جواهر الحسان في تفسير القرآن، ج5، ص 32؛ ملافتح الله کاشاني، منهج الصادقين في الزام المخالفين، ج7، ص 471؛ محمود آلوسي، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج24، ص 93.
13- ملامحسن فيض کاشاني، الصافي، ج4، ص 271، اسماعيل حقي بروسوي، روح البيان، ج7، ص 466؛ محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج17، ص 140؛ احمد بن مصطفي مراغي، ج23، ص 64؛ محمد حسين حسيني همداني، انوار درخشان، ج14، ص 33.
14- راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، ج1،ص 506.
15- ابواسحاق احمد بن ابراهيم ثعلبي نيشابوري، الکشف و البيان عن تفسير القرآن، ج10، ص 188؛ فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج10، ص 726؛ حسين بن مسعود بغوي، معالم التنزيل في تفسير القرآن، ج5، ص 245؛ رشيدالدين ميبدي، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج10، ص 469؛ محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج20، ص 274.
16- محمد بن احمد قرطبي، الجامع لا حکام القرآن، ج21، ص 29؛ ملافتح الله کاشاني، منهج الصادقين في الزام المخالفين، ج10، ص 224؛ اسماعيل حقي بروسوي، روح البيان، ج 10، ص 413؛ محمود آلوسي، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج15، ص 326؛ وهبة بن مصطفي زحيلي، المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج، ج30، ص 205.
17- محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، ج 20، ص 274.
18- محمد باقر مجلسي، بحارالانوار الجامعةلدرر اخبار الائمة الاطهار (عليه السلام)، ج7، ص 169.
19 محدث نوري، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج16، ص 262.

منبع مقاله :
فريدوني، زهره (1390)، نقش گياهان در زندگي انسان از ديدگاه قر

ظاهر شیطانی وجهنمی گیاهی عجیب

مطالب مرتبط

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش